بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

دوشنبه 16 دي 1387

"آناا دیلیم اولن دئییل - اوزگه دیله چونن دئییل"، - و پاسخ «م.سحر»

(زبان مادری من نخواهد مرد - به زبان دیگری تغییر نخواهد کرد)

وقتي لينک به سروده ي آقاي "م.سحر" داديم, گفتيم که پاسخگوي محتواي شعر، خود شاعر است. با اين حال؛ چند تن از دوستان متن سخنراني خانم فاخته زماني را براي ما فرستاده اند با اين گلايه که انصاف نيست چنان پاسخي - که آقاي م.سحر داده است - به چنين سخنان سنجيده اي.
با اينکه ما فقط لينک به سايت م.سحر داده بوديم، اينجا بي آنکه حواله به جاي ديگر بدهيم، مستقيماً حرف هاي خانم زماني را نقل ميکنيم و افسوس ميخوريم که سروده ي آن شاعر توانا با آن ظرافت ها و ريزه کاري هاي زباني، مورد دلخوري بخشي از هموطنان است.
من که در رگ فرزندانم خون عربي و يزدي و خراساني و کاشي و کرمانشاهي و ترکي و تاکستاني (به تحقيق و تا آنجا که ميدانيم!) جرياني مخلوط دارد، به کلي از عالم اين مباحث دورم و شعر م.سحر را - که به من هم لطف تقديمش را اعطا کرده (جمله؟ غلط؟ گمان نميکنم. حرفم همين است، عوضش نميکنم!) - دوست ميدارم به خاطر شيرينکاري هاي زباني اش.
***
حق تحصیل به زبان مادری
سخنرانی فاخته زمانی در نشست کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص مسائل اقلیتهای ملی٬ اتنیکی٬ مذهبی و زبانی

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
آدينه ۲۹ آذر ۱٣٨۷ - ۱۹ دسامبر ۲۰۰٨

خانم فاخته زمانی فعال حقوق بشر آذربایجانی و دبیر انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان در ایران (ADAPP) طی سخنرانی در فوروم کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص مسائل اقلیتها به سرکوب گروههای اتنیکی در ایران و محرومیت آنها از حقوق زبانی اشاره کرده است.
نشست کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص مسائل اقلیتها در روزهای ۱۵ و ۱۶ دسامبر ۲۰۰۸ در مقر سازمان ملل متحد در شهر ژنو برگزار شد .
هدف این نشست تهیه پلاتفرمی برای ترویج و توسعه گفتگو و همکاریها در خصوص مسائل اقلیتهای ملی٬ اتنیکی٬ مذهبی و زبانی عنوان شده بود. پلاتفرمی که بتواند دست آوردهای اساسی و تخصصی مورد نیاز برای کار مستقل تخصصی روی این موضوع را تأمین کند. همچنین بررسی و تحقیق در خصوص بهترین راهکارهای عملی٬ فرصتها و اقدامات لازم برای پیشبرد بهتر قطعنامه حقوق اقلیتهای ملی٬ اتنیکی٬ مذهبی و زبانی (این قطعنامه در تاریخ ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ به تصویب کمیسیون حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل رسیده است) در برنامه این نشست قراد داشت.
در این نشست که خانم گی مک دوگال (Gay McDougall) متخصص مستقل مسائل اقلیتها ریاست آن را بر عهده داشت نماینده دولتها٬ متخصصین سازمان ملل متحد و مستقل٬ تعدادی از نهادهای غیردولتی و ن.ج.او های فعال در زمینه حقوق انسانها و همچنین نماینده برخی از گروهای ملی٬ اتنیکی٬ مذهبی و زبانی شرکت کرده بودند.
سخنرانی فاخته زمانی فعال حقوق بشر آذربایجانی ساکن کشور کانادا در این نشست مورد استقبال بسیاری از افراد و گروههای شرکت کننده قرار گرفت.
متن سخنرانی فاخته زمانی
خانم رئیس، خانمها و آقایان
مشارکت کنندگان عزیز فوروم
اینک دیگر محوری بودن مساله آموزش به زبان مادری در رشد هوشی، احساسی، معنوی و آموزشی دانش آموزان یک حقیقت بسیار روشن است. تحصیل٬ خواندن و نوشتن به زبان فطری مادری یک حق غیر قابل انکار برای همه گروه های اتنیکی است و باید هم باشد. علیرغم این، در مورد گروه های اتنیکی غیرفارس در ایران از جمله ترک های آذربایجانی، کردها، بلوچ ها، عرب ها، لرها، گیلکی-مازندرانی ها و دیگران، این حق دریغ شده است.
این گروه های اتنیکی اکثریت ساکنین کشور را از نظر جمعیت تشکیل میدهند، با این همه، آنان مجبور شده اند که به فارسی که زبان اتنیک فارس میباشد، تحصیل نمایند. زبان فارسی از سال ۱۹۲۵ زمانیکه رضا شاه قدرت سیاسی را بدست آورد و سلسله پهلوی را بنیان گذاشت به اکثریت جمعیت غیرفارس تحمیل شده است. از این تاریخ به بعد، فارسی به موقعیت تنها زبان رسمی ایران ارتقا یافته است. این تنها زبان تعلیم، آموزش و دولتی در کشوری است که یکی از چندگونه ترین، چند فرهنگی ترین و چند زبانه ترین کشور های جهان میباشد.
از سال ۱۹۲۵ به این طرف، جمعیت های اتنیکی و ملی متفاوت ایران برای کسب حق آموزش به زبان فطری مادری خود تقلا میکنند. بطور نمونه، ترکهای آذربایجان که قریب ۳۷ درصد جمعیت کل ایران را تشکیل میدهند (بمراتب بیشتر از ۲۰ میلیون)، از سال ۱۹۲۵ حق آموزش به زبان خود را مطالبه میکنند. رژیم پهلوی بصورت وحشیانه ای این مطالبات را سرکوب کرد و جمهوری کنونی اسلامی نیزبه همین گونه عمل میکند. در حالیکه قانون اساسی رژیم کنونی جمهوری اسلامی تحصیل، خواندن و نوشتن به زبانهای غیر فارسی را در کنارزبان فارسی مجاز میداند، دولت به قانون اساسی خود نیز بی اعتنا بوده و همچنان کسانی را که اجرای این حق قانون اساسی را طلب میکنند دستگیر کرده، تحت فشار و تعقیب جزائی قرار میدهد.
ترکهای آذربایجانی با بکارگیری راههای مسالمت آمیز، از طریق نوشتن نامه های جمعی به مقامات ایرانی گرفته تا برقراری تظاهرات آرام و دور از خشونت، حق تحصیل به زبان خودشان- ترکی آذربایجانی - را مطالبه مینمایند.

خانم ها و آقایان
اجازه دهید مطالبم را با دو شعار معروف جامعه آذربایجانی در ارتباط با زبان و استفاده آن در مراکز آموزشی خاتمه دهم

آناا دیلیم اولن دئییل - اوزگه دیله چونن دئییل
(زبان مادری من نخواهد مرد - به زبان دیگری تغییر نخواهد کرد)
اوز دیلینده مدرسه - اولمالیدیر هر کسه
(تحصیل به زبان مادری - باید برای هرکس تامین شود)
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------
نامه آقاي محمد جلالي چيمه (م.سحر) به اصغرآقا
باسلام
(پس از تعارفات محبت آميز) .......
...... اما بعد، بازهم ممنون که متن سخنرانی آن بانو را در نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد را همراه با مقدمه اش در اصغر آقا درج کرده تا هموطنان ببینند و خود قضاوت کنند.
اما آن شعر ، همچنان که در مقدمهء آن آمده ، نخست به تأثیر از سخنان این خانم سروده شد اما مضمون آن فراتر از آن بود که اعتراض به سخنان ایشان شمرده شود. (توضیح آن را در سحرگاهان میشود دید).
پس از آن که نسخهء نخستین آن در برخی سایت ها منتشر شد ، من شعر را کاملا تغییر داده ام و ابیات فراوانی بر آن افزده ام و هم اکنون منظومه ای شده است نزدیک به 70 صفحه که اصلا و ابدا روی سخن با شخص خاصی ، از جمله آن بانو ندارد و به مسائل تاریخی و به نکاتی می پردازد بسی فراتر از ادعا های ایشان در نشست کمیسیون حقوق بشر.
بنا بر این مضمون این منظومه حول مسائل بسیاری ست که دعوی 60 های الی 70 سالهء پان تورکیستی یا پان عربیستی جزئی از آن محسوب می شود.
می دانیم که این گونه دعوی ها که ریشه در منافع سیاسی و ادعاهای ارضی بعضی همسایگان دارد ، و از نظریه پردازی های 80 سالهء حزب کمونیست شوروی و تئوری های شخص استالین دربارهء مسئلهء ملی متأثر و بر آنها متکی ست ، ملت ایران را به ملل گوناگون تقسیم می کند و زبان سراسری و ملی و مشترک ایرانیان یعنی زبان فارسی را زبان یک قوم ساختگی و ناموجودی به نام «قوم یا ملت فارس» می شمارد، و آنر وسیلهء سرکوب« ملت های دیگر ساکن ایران» می داند و مدعی ست که از زمان رضا شاه تا امروز «ملت فارس» آنرا بر «ملت های دیگر » تحمیل کرده است . مدعیان این نظریهء ضد ایرانی حتی زحمت این پرسش را به خود نمی دهند که : آخر اگر زبان فارسی از زمان رضا شاه در ایران رسمی شده است . پس چرا مظفر الدین شاه که خود ترک زبان بود ( صداو لهجهء بسیارغلیظ ترکی او را این روزها در اینترنت می شود شنید) فرمان مشروطیت را به زبان فارسی نوشت و امضاء کرد. یا چرا قانون اساسی مشروطیت که با فداکاری و همت قهرمانان آزادی که غالباً ایرانیان استان آذربایجان بودند ، و همه کارهء مشروطیت بوده اند ، به زبان فارسی نوشته شد. یا چرا عهد نامهء ننگین ترکمانچای و گلستان که فتحلیشاه قاجار که خود را خاقان بن خاقان بن خاقان می نامید و نسب خود را به چنگیزخان مغول می رسانید ، به فارسی نوشته شد.
سخن بسیار است اما فرصت نیست.
این گونه سخن پراکنی ها و دروغبافی هایی که ریشه در تبلیغات بیرون از ایران دارند دل هر ایرانی وطندوست و آزادیخواهی را به درد می آورد. شعری هم که من نوشتم نوعی عکس العمل نسبت به این گونه تحرکات است که دیگر شورش را درآورده اند.
من وارد ریز مطلب نمی شوم. در این زمینه نظراتم را در کتاب «زبان فارسی و هویت ایرانیان مفصلاً نوشته ام و نشانی آن را در «سحرگاهان» می توان یافت.
در اینجا فقط اشاره وار می گویم و می گذرم که نمی شود ایرانی بود و حقوق بشر را به ترک یا فارس تقسیم بندی کرد.
اگر کسی ایرانی و واقعاًطرفدار حقوق بشر است باید از حقوق همهء ایرانیان دفاع کند و نه آنطور که این خانم و همفکرانشان چند سال است درخارج، بشر ایرانی را به ترک و لر و فارس و عرب و غیره تقلیل داده اند. این اسمش بشر دوستی نیست. قبیله گرایی ست و هدفی جز تفرقهء ملی و در نهایت ازهم پاشیدن وحدت چندهزارسالهء ایران را در سر نمی پرورد. باقی دُم خروسها را خوانندگان هشیار به راحتی در سخنان ایشان خواهند دید و خود قضاوت خواهند کرد.
اما یک بار دیگر هم تکرار می کنم. که این شعر به هیچ وجه روی سخن با شخص ایشان ندارد و با افکار و عقایدی معارضه می کند که غیر ایرانی و ضد ایرانی هستند و در این چند دههء تاریخ معاصر از سوی بیگانگان و قطعاً با غرض و مرض سیاسی به ایران وارد شده اند و پیش ازین بیشتر با لباس سرخ سوسیالیسم روسی وارد گود می شدند اما بعد از فروپاشی شوروی و بعد از اتفاقات بزرگ سیاسی که در منطقه رخ داده ، آن ردای سرخ را از تن بیرون آورده اند و قبا و چوخا و شمد و نمد قومی ونژادی (والبته با بهانه و ماسک ِ زبان ) به میدان آمده اند.
همین!
از شما بسیار ممنونم .

 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی