بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

شنبه 25 آبان 1387

هندوانه نيست! ..... امامزاده سيار، بار کاميون!

12W.jpg

نظر های شما (20)     
mohsen:

hadi jan can u order one of this emamzahdea for our city vancouver canada please? u think do they accept visa or mastercard?

(December 5, 2008 8:11 AM)
سـیاوش (م. محقق):

هادی جان دوباره سلام!

(می دانم جوابش باشد : سلام و زهر مار )
دیدم که بیت پنجم در درج دوم کج و معوج افتاده (که احتمالاً کار پنج تن آل عباست ) !
تصحیح:
آن شـاه که دزدیـد کُـلَه از سـرِ ملت
خود نیز ندانسـت چه شد حاصل ازین کار!

می بخشید
با تشکر

هادی جان سلام
این را امروز نوشتم و هنوز ناتمام است و نمیدانم شاید برای منتشر شدن هم کمی دیر شده باشد . در حین نوشتن علاوه بر امامزادهً سیار تصویری را که چندی پیش از افطار بر خوان ملت در پایین صندلی خامنه ای در سایت گذاشته بودی را نیز در نظر داشتم ( و شعری هم در آن مورد نوشتم که نمیدانم بفرستم یا نه چون شاید دیر شده باشد ) به هر حال این لینک پایین هم شاید بتواند کمی چشم جماعت شاه الهی را باز تر کند که چگونه با کودتا و دزدیدن دمکراسی و سرنگونی بزرگان ورادمردانی چون دکتر مصدق و روشنفکران راستین این دیار و حذف کردن آنان از صحنه می توان جادهً خرافات و مذهب و مصیبت را صاف و هموار کرد
ببینیم و بیاندیشیم !
http://www.youtube.com/watch?v=iaGCJmCAJ40

http://www.youtube.com/results?search_query=mossadeq&search_type=&aq=f

ای بس که بشا شند برین واحدِ سـیار
از اول هر کوچه و تا هر سر بازار

آنروز که بینند همه حیلت و مکرست
صندوق و ضریح و سرِ گلدسته و ابزار !

در قرنِ اتـم معجزه اینست برادر
خلقی بنشـانند بدینگـونه سرِ کار!

نادانی و مذهب ستم و فقر و جهالت
بر هرکه فتـد بنـد به پایـست و گرفتـار

آن شـاه که دزدیـد کُـلَه از سـرِ ملت
خود نیز ندانسـت چه شد حاصل ازین کار!

شیـخان همه بـر سـفرهُ مـلت بنشستند
کفتـار صفت پاره کُنندی تنِ مُـردار

این یک به تـسا هل به تسـامح بکـند پوست !
وآن گرگ به گلّـه زده درّنـده و خونخـوار

وین یک به کراهـت کَنَـد این گوشت به دندان
وان یک همه لبخـند به لب خسـته ز نشخوار!

ای خلق گرفتـار که در دام بلا یی
تا باز کنی چشم شود این همه تکـرار !

شیـخان و شـهان در پیِ آسایشِ خویشند
مُـردارخورِ ســیر ندارد غمِ اغـیار!

تا بـرّه صفت در پی چوپان به چرایـی
آنگـونه رود قصّه و اینگـونه شود کار !

سـیاوش (م. محقق)

(November 24, 2008 2:35 PM)
سـیاوش (م محقق):

هادی جان سلام

نمیدانم بیت اول شعر " استصوابی" شد یا اینکه در راه بلایی سرش آمد (لابد امامزاده طلسمش کرده!) دوباره میفرستم و فوتش هم کرده ام تا کامل به مقصد برسد

شاد و سالم و پیروز باشی

هادی جان سلام
این را امروز نوشتم و هنوز ناتمام است و نمیدانم شاید برای منتشر شدن هم کمی دیر شده باشد . در حین نوشتن علاوه بر امامزادهً سیار تصویری را که چندی پیش از افطار بر خوان ملت در پایین صندلی خامنه ای در سایت گذاشته بودی را نیز در نظر داشتم ( و شعری هم در آن مورد نوشتم که نمیدانم بفرستم یا نه چون شاید دیر شده باشد ) به هر حال این لینک پایین هم شاید بتواند کمی چشم جماعت شاه الهی را باز تر کند که چگونه با کودتا و دزدیدن دمکراسی و سرنگونی بزرگان ورادمردانی چون دکتر مصدق و روشنفکران راستین این دیار و حذف کردن آنان از صحنه می توان جادهً خرافات و مذهب و مصیبت را صاف و هموار کرد
ببینیم و بیاندیشیم !
http://www.youtube.com/watch?v=iaGCJmCAJ40
http://www.youtube.com/results?search_query=mossadeq&search_type=&aq=f

ای بس که بشا شند برین واحدِ سـیار
از اول هر کوچه و تا هر سر بازار

آنروز که بینند همه حیلت و مکرست
صندوق و ضریح و سرِ گلدسته و ابزار !

در قرنِ اتـم معجزه اینست برادر
خلقی بنشـانند بدینگـونه سرِ کار!

نادانی و مذهب ستم و فقر و جهالت
بر هرکه فتـد بنـد به پایـست و گرفتـار

آن شـاه که دزدیـد کُـلَه از سـرِ ملت
خود نیز ندانسـت شد چه حاصل ازین کار!

شیـخان همه بـر سـفرهُ مـلت بنشستند
کفتـار صفت پاره کُنندی تنِ مُـردار

این یک به تـسا هل به تسـامح بکـند پوست !
وآن گرگ به گلّـه زده درّنـده و خونخـوار

وین یک به کراهـت کَنَـد این گوشت به دندان
وان یک همه لبخـند به لب خسـته ز نشخوار!

ای خلق گرفتـار که در دام بلا یی
تا باز کنی چشم شود این همه تکـرار !

شیـخان و شـهان در پیِ آسایشِ خویشند
مُـردارخورِ ســیر ندارد غمِ اغـیار!

تا بـرّه صفت در پی چوپان به چرایـی
آنگـونه رود قصّه و اینگـونه شود کار !

سـیاوش (م محقق)

(November 24, 2008 2:14 PM)
سـیاوش (م محقق):


هادی جان سلام
این را امروز نوشتم و هنوز ناتمام است و نمیدانم شاید برای منتشر شدن هم کمی دیر شده باشد . در حین نوشتن علاوه بر امامزادهً سیار تصویری را که چندی پیش از افطار بر خوان ملت در پایین صندلی خامنه ای در سایت گذاشته بودی را نیز در نظر داشتم ( و شعری هم در آن مورد نوشتم که نمیدانم بفرستم یا نه چون شاید دیر شده باشد ) به هر حال این لینک پایین هم شاید بتواند کمی چشم جماعت شاه الهی را باز تر کند که چگونه با کودتا و دزدیدن دمکراسی و سرنگونی بزرگان ورادمردانی چون دکتر مصدق و روشنفکران راستین این دیار و حذف کردن آنان از صحنه می توان جادهً خرافات و مذهب و مصیبت را صاف و هموار کرد
ببینیم و بیاندیشیم !
http://www.youtube.com/watch?v=iaGCJmCAJ40

http://www.youtube.com/results?search_query=mossadeq&search_type=&aq=f

ای بس که بشا شند برین واحدِ سـیار
از اول هر کوچه و تا هر سر بازار

آنروز که بینند همه حیلت و مکرست
صندوق و ضریح و سرِ گلدسته و ابزار !

در قرنِ اتـم معجزه اینست برادر
خلقی بنشـانند بدینگـونه سرِ کار!

نادانی و مذهب ستم و فقر و جهالت
بر هرکه فتـد بنـد به پایـست و گرفتـار

آن شـاه که دزدیـد کُـلَه از سـرِ ملت
خود نیز ندانسـت شد چه حاصل ازین کار!

شیـخان همه بـر سـفرهُ مـلت بنشستند
کفتـار صفت پاره کُنندی تنِ مُـردار

این یک به تـسا هل به تسـامح بکـند پوست !
وآن گرگ به گلّـه زده درّنـده و خونخـوار

وین یک به کراهـت کَنَـد این گوشت به دندان
وان یک همه لبخـند به لب خسـته ز نشخوار!

ای خلق گرفتـار که در دام بلا یی
تا باز کنی چشم شود این همه تکـرار !

شیـخان و شـهان در پیِ آسایشِ خویشند
مُـردارخورِ ســیر ندارد غمِ اغـیار!

تا بـرّه صفت در پی چوپان به چرایـی
آنگـونه رود قصّه و اینگـونه شود کار !

سـیاوش (م محقق)

(November 24, 2008 2:05 PM)
سیاوش (م محقق):

هادی جان سلام

این را امروز نوشتم و هنوز ناتمام است و نمیدانم شاید برای منتشر شدن هم کمی دیر شده باشد . در حین نوشتن علاوه بر امازادهً سیار , تصویری را که چندی پیش از افطار بر خوان ملت در پایین صندلی خامنه ای در سایت گذاشته بودی را نیز در نظر داشتم ( و شعری هم در آن مورد نوشتم که نمیدانم بفرستم یا نه چون شاید دیر شده باشد ) به هر حال این لینک پایین هم شاید بتواند کمی چشم جماعت شاه الهی را باز تر کند که چگونه با کودتا و دزدیدن دمکراسی و سرنگونی بزرگان ورادمردانی چون دکتر مصدق و روشنفکران راستین این دیار و حذف کردن آنان از صحنه می توان جادهً خرافات و مذهب و مصیبت را صاف و هموار کرد!
ببینیم و بیاندیشیم !
http://www.youtube.com/watch?v=iaGCJmCAJ40

http://www.youtube.com/results?search_query=mossadeq&search_type=&aq=f

يک روز بینند همه حیلت و مکرست
صندوق و ضریح و سرِ گلدسته و ابزار !

در قرنِ اتـم معجزه اینست برادر
خلقی بنشـانند بدینگـونه سرِ کار!

نادانی و مذهب ستم و فقر و جهالت
بر هرکه فتـد بنـد به پایـست و گرفتـار

آن شـاه که دزدیـد کُـلَه از سـرِ ملت
خود نیز ندانسـت چه حاصل شد ازین کار!

شیـخان همه بـر سـفرهُ مـلت بنشستند
کفتـار صفت پاره کُنندی تنِ مُـردار

این یک به تـساهل به تسـامح بکـند پوست !
وآن گرگ به گلّـه زده درّنـده و خونخـوار

وین یک به کراهـت کَنَـد این گوشت به دندان
وان یک همه لبخـند به لب خسـته ز نشخوار!

ای خلق گرفتـار که در دام بلا یی
تا باز کنی چشم شود این همه تکـرار !

شیـخان و شـهان در پیِ آسایشِ خویشند
مُـردارخورِ ســیر ندارد غمِ اغـیار!

تا بـرّه صفت در پی چوپان به چرایـی
آنگـونه رود قصّه و اینگـونه شود کار !

(November 23, 2008 9:38 AM)
داود رحیمی:

هادی خرسندی عزیز
با سلام به شما و همچنین منصور و کمال و کلاً خانواده محترمتان
ای یک خط بالا را نوشتم که بدانی بشماو خانواده اتان ارادت دارم و یا بعبارتی پارتی بازی کنید و انتقادم را مورد توجه قرار دهید
و اما نقد من :
طرفدار سلطنت پهلوی هستم و عاشقانه حکومت گذشته را (پهلوی) را میپرستم . زیرا که ملی بود و رهروی کورش کبیر و داریوش بزرگ . نمیبینی که منشور حقوق بشر مال ما بوده !؟ از مزدک هم میگذریم ولی در عوض ستون تخت جمشید و درفش کاویانی و .... داریم. تازه ابن سینا و مولوی و سعدی و حافظ و .... فردوسی هم که جای خود دارد.سرگیجه هم داریم و بین هفتهزار و 2567 سال تاریخ هم که گیر کرده ایم. در همین عصرهم استادیوم آزادی صدهزار نفره هم داریم و اینها که گفتم تازه ارزنی از خروار چیزهائی ست که ما داشته و داریم که دلیل هنر و... نزد ما ایرانیان ناسیونالیست میباشد
ولی اید درست که زنان آزادی ندارند که به استادیوم آزادی بروند ! اینکه خدشه ای بما نمیزند و یا اینکه 98% از تعطیلات گذشته در حکومت مورد ستایش من به افراد و حوادثی از زبان دیگر و زمان دیگر و فرهنگ دیگری بود مثل مراسم تاسوعا و آشورا و عیدهای قربان و غدیر و .... تعلق داشته و هیچگاه روزی را به اون همه افتخارات متعلق نکرده بودند ......
خلاصه جناب خرسندی من 54 سال از عمرم گذشته و معنی ناسیونالیست و افتخارات تاریخمان را نشناختم و نفهمیدم
و انتقادم از شما اینکه چرا اینهمه سال نوشتی و گفتی و من همیشه خواننده مطالب تو اینهمه را نفهمیده ام

(November 18, 2008 9:34 PM)
فراری:

تا بداند مومن و گبر و جهود
کاندرین صندوق جز لعنت نبود

(November 18, 2008 9:05 AM)
پیپو:

چند سال پیش هم که ضریح امام رضا رو عوض کردن، کهنه هه رو دور ننداختن، بلکه گذاشتنش تو سرداب (زیر محل ضریح اصلی)... یکی دو تا حدیث و فتوا هم از مراجع گرفتن و کوبیدن به در و دیوار که ضریح قدیمی هم به همون اندازه جدیدیه، تقدس داره و کارا رو راه میندازه...حالا تابستونا که مشهد شلوغ میشه، نصفی از جمعیت رو میفرستن زیر زمین...البته مردم با ضریح اصلی بیشتر حال میکنن ولی خوب چاره چیه؟ (به همون ضریح بالاییه قسم اینا رو از خودم نساختم، تو جام جم اروپا دیدم)...بعید نیست چند سال دیگه از خود امام رضا هم چند تا کپی بکشن واسه روز مبادا. آخه ضریح بدون جنازه توش که حال نمیده؟ لاکن درست عین یخچال خالی هست اون. اون مرقد یا امامزاده یا چه

(November 17, 2008 2:20 PM)
00469435823:

Human being always needed to think that there is a source of power bigger than her/himself that can take care of the problems that is out of their hands. This is nothing new to worship things like statues, people, sun and you name it. It is both sad and funny at the same time but please tell me is there any value difference between Buddha, Jesus Christ, Mohammad, Moses,,,,,,,, and this guy on wheel?
هادي - عزيزجان. بذار فارسي بگم ريگان هم بفهنه. حاشا که ايراد ما به مردم باشد. ما به سيستمي ايراد ميگيريم که حقه بازي را همراه خرافات کرده و ملت مستأصل و گرسنه اي را سر کار گذاشته. دقت کنيد که اينجا حکومت و دولت دارد اين کار را ميکند. خورشيد را هيچ رژيمي براي فريب مردمش به آسمان نفرستاده و مجسمه را حکومتي نساخته. اين امامزاده ها خودشان اصالتشان معلوم نيست، چه برسد به ضريح خالي روي کاميون! ميشه خواهش کنم خورشيد و بودا و ..... را با آهن پاره هاي ابن حسن و ابن حسين مقايسه نکنيد؟.

(November 17, 2008 12:56 PM)
mihanyaar:

اول خندیدیم ، بعد کلی‌ گریه کردیم....

(November 16, 2008 6:26 PM)
پرستو:

با توجه به اینکه من اراکیم میتونم بگم این مسائل اصلا حد اقل اینجا دور از ذهن نیست!
2تا امام زاده معروف داریم (امامزاده عبد الله و آمنه خاتون) که اینا قبلا ضریح نداشتن, بعد براشون درست کردن آخرشم دور تا دور شهر گردوندن تا مردم نذورات!!!و صدقات!!!و... خودشون رو بریزن توش!تازه الانم همون امامزاده توی تاسوعا و عاشورا شده محل میتینگ و قرار دوستان و عاشقان گرامی!(البته شاید همعاشقان اهل بیت هستن که میان و خودشون هم خبر ندارن) این هم مثل اون دیگه!

فقط خدا به داد ما برسه که معلوم نیست باید به کی پناه ببریم!

(November 16, 2008 4:38 PM)
قاصم:

پیش از دیدن این کامیون زباله،شاهد چند ویدیوئی بودم که مدافعان حقوق بشر از ایران فرستاده اند.ویدئوی اول
صحنه ای را نشان می دهد ماشین بنز پلیس در وسط خیابان
توقف کرده و دو راًس پلیس بمانند زنده خوران شاه عباس
با چوب به جان جوانی افتاده و در جالیکه بشدت کتکش می
زنند لباسهایش را از تنش در می آورند و دست آخر او را
در صندوق اتومبیل می کنند و در را برویش می بندند.دومی
مربوط به یک دحتر جوان بود که تاب دیدنش را نداشتم .
من زاده ی اراکم ، اما امروز نه تنها از اراکی و ایرانی بودن خودم خجلم که شرم دارم خودم را انسان خطاب
کنم !

(November 16, 2008 1:38 PM)
Emam goli:

سلام
این قبر امام راحله - که داخل کامیون گذاشتنش و خود نعش امام نازنین هم تو باک کامیونه -
اون اقا هم که اون جا میبنید همان که توی عکس دیده نمیشه خود اقا امام زمونه...... ملت بگرید به حال بیریخت خودتان . و به ..... به این امامزاده ی بی بو و خاصیت

(November 16, 2008 12:39 PM)
محمد حنيف:

معلوم نيست چرا اين همه امامزاده نتوانسته است حتي يك معجزه در باره خودش انجام بده. مردم امامزاده زده ما بايد بدانند كل اگر طبيب بودي - سر خود دوا نمودي

(November 16, 2008 10:34 AM)
ع . فخرائی:

استاد خرسندی٬

قدیم ها مردم بد بخت سوار خر و استر یا پای پیاده٬ در سرما و گرما٬ توی سنگلاخها و از راهای مالرو می رفتند تا به یک امامزاده برسند ته یک دهکوره یا وسط بیابان. یکی اجاقش کور بود٬ یکی افلیج. یکی تراخم داشت٬ یکی زرده زخم. یکی عمر با عزت می خواست٬ یکی قوت کمر. هرکه هم هرچه داشت و نداشت بعنوان حق ویزیت امامزاده از لای ضریح می انداخت بالای سر آقا. حالا من نمی دانم که این عکس را نشانه خوبی بدانم از اینکه حالا دیگر مردم آنقدر با شعور شده اند که کار متولیان این امامزاده ها به خنس بخورد. آنقدر که مجبور شوند ضریح را بار کامیون کنند و دوره بگردانند به امید مشتری (ویزیتور فعال). یا اینکه مردم خرتر شده اند و آنقدر سرشان گرم امامزاده های زنده شده است که دیگر چیزی به امامزاده های مرده نمی رسد. با یک نگاه گذرا خیلی ها را می بینیم که باز یکنفر را پیدا کرده اند و خود را از "پیروان" او می دانند و سینه چاک می کنند و دعوا راه می اندازند و عربده های فرهنگی می کشند. در حالی که حتی یک حزب درست و حسابی که رهبر منتخب و استخوان داری داشته باشد پیدا نمی کنی٬ تا دلت بخواهد از این مرید و مراد بازی ها توی این مملکت ریخته.
فکر نمی کنم که یک کامنت گذار بیش از این اجازه روده درازی داشته باشد. جانت خوش باشد استاد.

(November 16, 2008 5:45 AM)
arash:

salam hadi jan man araki hastam va az in chiza ziade!!!!!!bejaye derakht ema zade sabz mishe ke maloom nist az koja miad taze borde bodanesh in emam zade sar bazar ke bishtar maslan mardom pool bedan!!!!khande dar to shahri mesle arak ke tedad daneshjoo haye arak inghadr ziade ke jaye chenin khorafaty be zahmat hast(albate ye dalil dige ham dare inke to farsijan pool nabode avaordan to arak)
- عزيزجان. يک نذري بکن اين امامزاده فونت فارسي بهت بده لطفاً.

(November 15, 2008 7:36 PM)
Aryamard:

با درود هادى جان،
كلى خنديديم.
كار ما ايرانى ها به كجا كشيده

(November 15, 2008 4:46 PM)
علی بی ستاره:

هادی جان با درود وآرزوی اینکه این دو هفته که به خودت اختصاص دادی بتونی همه کارهایت را انجام بدی. راستش من نمیدونم این دوازده نفری که در واقع یازده نفرند و همه شون هم یا تو جنگ و دعوا کشته شدند یا مسموم و هیچ کدومشون هم عمر طولانی نداشتند؛پس چطور توانسته اند این همه امام زاده پس بندازند!!جالب اینکه هیچکدام این امام زاده ها در عربستان سعودی نیستند!!امیدوارم یک روزی بشود که یک حکومت مردمی در سرزمینمان بر قرار شود و به جای همه اینها کودکستان؛مدرسه؛مراکز بهداشت و درمان و...ساخته شود.
با امید به آنروز. علی بی ستاره

(November 15, 2008 4:35 PM)
شهرام:

درود بر هادی گرامی
خود جا دادن این همه آدم در یک همجون قفس به این کوچیکی معجزه است.
ایکاش در زمان حیاتشان آنها را با عزت و اخترام در چنین ضریحی جا میدادند تا کار ما به اینجا نمیکشید

(November 15, 2008 1:46 PM)
بهمن . د:

در چنین کویرستانی است که خمینی رهبر سیاسی و روحانیش میشود ، شریعتی روشنفکرش ، بازجوی اوین اصلاح طلبش ....و

(November 15, 2008 11:15 AM)
 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی