بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

سه شنبه 23 مهر 1387

«من آنچه را می‌بینم می‌کشم.» - اردشير محصص

در دل اين جهان پر آشوب
ناظر هر بلند و پست او بود

از سوي اهل نقد و اهل نظر
حائز هرچه نازشست او بود

برعليه پليدي و پستي
مرد پيروز بي‌شکست او بود

دست بر هرچه ديده بود، انداخت
اردشير درازدست او بود

نظر های شما (7)     
خاله خانوم:

خوش به حالا او که هرچه میدید می کشید . بد به حال قلم به دستان مملکتمان که چه ها می بینند و نمی توانند بنویسند .وبدتر به حال من که دست راستم توی گچ است و با دست چپ سلامی ناقص به اصغر آقای محبوبم می دهم . چطوری داداش ؟

(October 19, 2008 10:41 AM)
seyed 40:

jenaabe khorsandi haaletun khube?!cheraa site shomaa digeh update nemishe?!haaletun khube??!!!movaazebe salaamatie khodetun baashid!!!!bedrud.

(October 19, 2008 7:05 AM)
d.shaki:

...ومن و تو میکشیم از آنچه میبینیم !!

(October 16, 2008 8:25 PM)
ممد:

سلام
انشا الله یاد نرفته که داره از زمان حکومت آقایون 30 سال می گذره نه 28 سال و الله برای آدم حالی نمی مونه ...
این منبر الان ارتقا باید پیدا کنه و با کمی نو آوری (و شاید شکوفایی) به کامپیوتر ،اینترنت ، چاه نفت بمب اتم و ... متصل بشه.
منتظر ورژن جدید هستیم یالا...

(October 16, 2008 6:14 PM)
پیپو:

با احترام به احساسات پاک بهمن خان ( و ایضا بابابزرگ خرسندی)، خواستم عرض کنم: بذار چند سال دیگه که نوه ها تعدادشون زیاد بشه و بزرگ تر هم بشن و وآقا هادی وظیفه "بیبی سیتری" به گردنش بیفته که پدر و مادر "نوه" برن گشت و گذار، اونوقت ببین هادی جون بازم از این احساسات اصیل تیکه و پاره میکنه یا نه؟!

(در ضمن بنده اخیرا از بی مهری شما نسبت به نظر دهندگان کفری هستم و فقط خواستم یه زهری بریزم و حالی بگیرم (طبق قانون مطبوعات ایرانی!)...لطفا این یکی رو استثنائا بذارش تو سایت که خودمم حال کنم!)

ارادتمند

(October 16, 2008 12:04 AM)
bahman:

خرسندی عزیز، با درود.
دیشب از ماهواره، و کانال جدید (کانال 6 ) که از لندن پخش می شود و حال و هوایی (فعلا) متفاوت با سایت های لس آنجلسی دارد، تو را نوه به بغل دیدم. بیشتر از چند لحظه نبود، اما این صحنه، زنده ترین و صمیمی ترین و عاطفی ترین برنامه تلویزیونی بود که تا به حال دیده بودم. آخر تصنع و نمایش احساسات سطحی و ساختگی و زورکی در اغلب تلویوزیون های لس آنجلسی دل آزرده ام کرده است. نه خنده شان صمیمیت دارد و نه گریه شان و نه مردم دوستی و ایران دوستی شان و نه شعارهایشان که جملگی فاقد اصالت و صمیمیت اند. این طوری بود، که یک لحظه از ذهنم گذشت، برنامه چند ثانیه ای تو و نوه، عاطفی تری و نمکین ترین برنامه تلویزیونی بود که تا به حال دیده بودم. به خصوص وقتی که در پایان، دوربین، یک لحظه بدون صدا، بوسیدن و گاز گرفتن تو از لپ نوه رانشان داد، حسابی سرشوق آمدم. یاد کودکی بچه های خودم افتادم و نیز برادران و خواهرانم در نوزادی و کودکی که حالا برخی شان دارای نوه هم شده اند! می خواستم از این نوه زیبا و شیرین و دردانه به خاطر اجرای این برنامه قشنگ تشکر کنم و تشکر از تو می ماند برای زمانی که لطف کنی و فیلم این برنامه چند ثانیه ای را روی "اصغرآقا" بگذاری.
برای کل خانواده، آرزوی موفقیت و شادکامی و شادی بخشی روزافزون دارم.

(October 15, 2008 3:42 PM)
قاصم:

تا بوده، چنین بوده که هنرمند به جای " مو " ، پیچش مو
مورا ببیندو به جای "ابرو " ، اشارت های ابرو .اما چه
غم انگیز است که ما مردم ، چشم خودرا حتا به روی مو و ابرو هم می بندیم و آسان می گذریم .
یاد و خاطره ی اردشیر گرامی باد !

(October 14, 2008 6:18 PM)
 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی