بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

دوشنبه 15 مهر 1387

گفتگوي 20ساعته‌ي مسعود بهنود با نوري‌زاده

مسعود بهنود که براي شرکت در مجلس بزرگداشت داريوش همايون به آلمان رفته بود از ديدار بيست ساعته‌اش با عليرضا نوري‌زاده، شرحي «مجمل» داده است ...

«اما در این راه همسفر شدم با علیرضا نوری زاده که او نیز به اصرار و از نیمه راه آمریکا به هر شکل خودش را رساند به مجلس کلن.
بعد از چهل و اندی که نوری زاده را از دور و نزدیک می شناسم و در زمان های جوانی، و حتی در دوران انقلاب، در دو باند و گروه بودیم و بعد روزگار مرا در تهران و او را در لندن نشاند و جناح ها و دسته ها و باندها را باطل کرد، این اولین بار بود که چنین فرصتی دست داد از برکت مجلس هشتاد سالگی آقای همایون. در هواپیما از هیث رو تا فرانکفورت و از آن جا با قطار به کلن. بگو از ساعت ده صبح تا هشت شب با تاخیر ها و معطلی هایش. تنها ماندم با نوری زاده و گفتگو کردیم. تجربه جالبی بود. این خصلت عطوفت و شاعرانگیش بیشتر در چشمم پررنگ شد. هیچ حرفی از سیاست نزدیم . هیچ روایت از این جمله که می گویند و می شنوید نگفتیم. و به شرح ایضا در برگشت تا نیمه شبی که به خانه رسیدیم.
باید این را از هم برکات داریوش همایون بدانم که در آن روزگار از جمله درس ها که از وی گرفتم معجزه گفتگو بود، رو در روئی با آدم ها شدن، نفس به نفس.آقای همایون در آن چهل سال پیش در حالی که لحظه ای را برای خواندن و دانستن از دست نمی داد و می خواست همه این باشند اما برای هر جدل و هر معضلی، گفتگو را دوا می دانست.»

نظر های شما (19)     
REALIST:

HAGHIR ro sansoor kardid, bar dideye mennat: khosha saani ke soor sazash to bashi, )in farsi nagaro bardashty, ma ke fonte farsi nadarim bayad injoori zoghe shaerimo befavaranim)

(October 10, 2008 10:42 AM)
khodam:

سلام به جناب خرسندي :)

اين 2 نفر مگر حرفي جز مسائل سياسي هم دارند كه با هم بزنند ؟؟ اگر نه 20 ساعت چي ميگفتن باهم ؟؟

با احترام

(October 10, 2008 5:51 AM)
hasan hassani:

به حسن حسني، با احترام
ممنون از نامه‌ي شما. لذت بردم، ناراحت هم شدم. به وجود ايرانيان و خوانندگاني مثل شما افتخار ميکنم و حرفت را ميفهمم. چشم. اطاعت.
با سپاس - هادي.

(October 9, 2008 8:15 PM)
goudarz az dallas:

dar deraayat va sho'ure siaasi e aghaye noorizaadeh hamin bas ke emrooz dar sedaaye amrica goftand sara palin ra saadegh midaanand va az ishan ta'reef kardand . vaay bar ma ke roshanfekreman intor bardaasht va tahlil mikonad . aan diktaator e divaaneh va motehajjer , khomeyni , yek harf e raast agar zadeh baashad in ast ke ; ba'ziha ya jaaheland ya mozdoor ......

(October 9, 2008 5:24 AM)
nilufar:

man nemidanam dar on jashan melat chetor be in ... behnud negah kardand ke khod fahmide bud va goft hatman taajob mikonid ke mara dar inja mibinid chon man na siasiam ... in jerjise zamanesh bud va neshan dad ke che shagerede kodanist eykash yek jo az houmayoun yad gerefte bud tavalodet mobarak jenabe houmayoune besyar aziz
- عزيزجان لطفن با فونت فارسي بنويس ببينم چي نوشتي؟ -
--------------------------------------------.

فرهاد عزيز
مي‌بخشيد. نظر شما را همراه با چند نظر که دقيقاً خلاف فرمايش شما بود. نياوردم. پوزش از شما و علي . ف‌ف و niki و سهي

(October 9, 2008 12:09 AM)
شاکی قلابی:

والله به خدا من دستمالچی نیستم .با اصغر آقا هم هیچ نسبت وپسر خالگی ندارم اما از دست بعضی ها حرصم می گیرد و شاکی می شوم .آخه درویش جان چرا نادرویشی می کنی؟ جز ذره بین گذاشتن و هی پشت هم انتقاد های آبکی کردن از مطالب سایت اصغرآقا کار دیگری نداری؟ این مادر مرده کامپیوتر که نیست . آدم است . خیلی هم آدم است که هم شعر می گوید ، هم طنازی می کند و هم مطالب جالب را پیدا می کند و یک صفحه رنگین توی سفره من وتو می گذارد . آیا نا درویشی نیست که هی به توپ و تانک یخچال و فریزر می بندیش ؟ اصلا آقا جان گر تو بهتر میزنی ، بستان بزن .

(October 8, 2008 7:33 PM)
قاصم:

حسینقلی خان، دمت گرم ،اما قبول کن این بار بهنود کوتاه آمده ونگفته با مارگارت تاچر تو طیاره بوده و از خاطراتش با چرچیل ، حرف زدن !؟

(October 8, 2008 7:09 PM)
مملی:

سلام
بفرما می خواستی فحش کشی اینجا راه بندازی؟
این هم امر به معروف و نهی از منکر از نوع اصغر آقاسـت ؟!
حالا فرضا چهل ساعت حرف بزنند چرا همه دارند از حرص می ترکند؟

(October 8, 2008 3:21 PM)
REALIST:

how brave is Behnoud, ..... ممنون عزيز. سانسور شدي!

(October 8, 2008 11:00 AM)
یک نفر دیگر:

خب نطر من این است که نوریزاده درمورد آن توپ گرد سرخ پدرسوخته میگفته است . و بهنود هم لابد از باد کنک های گرد وسرخ و پدرسوخته ای که در تولد داریوش همایون دیده است !!! بهرحال وقتی بحث سیاسی نباشد لابد برای جوان اول هایی مثل این دو چیزهای گفتنی دیگری هست .

(October 8, 2008 4:14 AM)
زنگی:

20 ساعت گفتگو بین نوری زاده و بهنود پیش و پس از بزرگداشت 80 سالگی داریوش همایون و بعد از گذشت 40 سال از باندبازی های بهنود و نوری زاده در زیر تابلوی:
"بحث سیاسی ممنوع!"
به احتمال زیاد در تمام این مدت در مورد رابطه اسرارآمیز اعداد 20، 40 و 80 گفتمان متمدنانه ای به سبک خاتم آل ملا، ملا محمد خاتمی، بدون باندبازی انجام شده است و خلق الله در آتیه نزدیک از طریق دفتر امیراحمدی در تهران از محتوای غیر سیاسی آن مطلع خواهند شد!

- متوجه نشدم عزيزم. دوباره بگو لطفاً.

(October 7, 2008 8:20 PM)
ديگري:

سلام .....!
با لاخره دو سيد و دو نويسنده و شاعر كه يكي انسان ها را مي خنداند تا كمي دردهايشان را فراموش كنند و ديگري مردها را ياد مطب دكتر امراض مقاربتي و پرستات مي اندازد به يكديگر بر حسب قانون كوه رسيدند و انشا الله اين آغاز ديدارهاي ديگر باشد.
يادمان باشد كه هر چه آب دهان داريم بايد در تنور استبداد بريزيم !

قربان يكي از شما و برو بزار باد بياد براي ديگري

(October 7, 2008 7:20 AM)
ح درویش:

سلام،کلی هم درود
دیدید که نگرانیم بی جا نبود؟ چند وقت پیش به شما هشدار دادم که مواظب باشید توی حوض نیفتید.فکر کنم یکی آن یخچالی که داخلش زندونی شده بودید را به کار انداخته.

اگر خاطرتان نیست به کامنت حقیر در «سفر دوباره کلاه قرمزی» مراجعه فرمائید.

چی چی می خواهید بگوئید، جل الخالق! نوریزاده و بهنود و این حرفا فرقونی چنده؟ دارید مرحله بعد از خنک شدن را تجربه می کنید؟!شما را به حضرت خضر، چیزی دیگری نداریدکه باهاش صفحه سیاه کنید. شما که هفتا هفتا مطلب می فرستید روی سایت، چی کم دارید که از این حرفای صد تا یک غاز می نویسید.

ارادتمند
حسن درویش

(October 6, 2008 8:13 PM)
حسینقلی مستعان:

خدا می داند این دو تا چاخان چه مغزی از هم دراین بیست ساعته خورده اند .به ویژه که از تخصصشان ، "سیاست " هم حرف نزده اند . حتما مسعود خان بهنود از زمانی که با دو تا چشم خودش شاهد گلوله خوردن شاه شهید "ناصرالدین شاه " بوده تعریف کرده و دکتر نوری زاده هم زیر و روی خواهرو مادر سردم داران جمهوری اسلامی را روی داو ریخته . اما بگو چه مجلسی می شود ... به به بهنود و نوری زاده در جشن تولد داریوش همایون ... به به....

(October 6, 2008 6:28 PM)
mohamad:

masoud behnood az looby haye faal va ghasam khordeh MOLL ha dar London hast shayad tanha vajeh moshtarak ou va Nourizadeh dar eshgh varzidan be Mohamad Khatami mibashad ke har do alaeghe khassi be in Molla darand cher anemidanam??????

(October 6, 2008 4:51 PM)
بهمن:

جمعتون جمع بود ولی جای خاتمی و معین کم بود . ولی بهرحال درد همتون بخوره سر تمام طرفداران دیروزی و امروزی خمینی که تخم جهالت و نفرت را در ایران کاشت . تولدت مبارک ....

(October 6, 2008 4:17 PM)
00491734509437:

HadiJan kur kur ra mijujad ab godal ra.

(October 6, 2008 4:07 PM)
د.شاکی:

قدیمها میگفتند سلمانی ها که بیکار میشوند سر همدیگر را میتراشند.مسئله اینست که این آقایان اگر میخواستند بهم چیز دیگری جز"گپ" بگویند چی برای گفتن داشتند؟دیده اید که دوتا آخوند برای هم از مصیبت صحرای کربلا بگویند؟نه،چون هر دو همان "ناندانی" رادارند که دیگری.خوب شد آقای بهنود آنروز که آقای همایون سومکائی "توده ای" شکار میکرد از او چیزی یاد نگرفت.یا گرفت؟
د.شاکی

(October 6, 2008 4:00 PM)
parsa:

هادی حان حتما شنیدی که میگن

" دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید "

حالا میشه جای دیوانه رو با مامور جمهوری اسلامی ! و جاسوس و خائن و هر چی خواستی عوضش کنی :-)

(October 6, 2008 3:55 PM)
 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی