بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

جمعه 12 مهر 1387

موسيو و ملائک

دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند..... تق و تق....

-------------------------
دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند.
تق و تق.
موسيو در نگشود.
و ملائک در ميخانه زدند.
موسيو گفت: ولي تعطيل است!
و ملائک در ميخانه زدند.

موسيو گفت ملائک بروند
به هرآنجاي بهشت.
نان بگيرند و کره.
بنشينند لب جوي عسل.
بخورند و بخورند و بخورند.
و مزاحم نشوند
دم ميخانه ی ما.

هي ملائک درميخانه زدند
موسيو در نگشود.
موسيو گفت ملائک همگي خارجي اند.
يک سياپوست نديديم ملائک باشد،
يک ملائک نشنيديم عراقي باشد.

موسيو گفت شماها همگي باکره ايد
همگي جايزه ايد
همگي جايزه حاج فلان،
که نمازش سرجا،
رمضانش سرجا،
عمره و حج اش سرجاست!
و ملائک بغلش ميخوابند
در شب اول قبر!

موسيو گفت خدا
خانه هائي ز عفاف
باز کردست در اعماق معاد
و شما کالايش!

و ملائک همگي ميگفتند:
موسيو ما ز بهشت آمده ايم،
ما ز بهشت،
ما ز بهشت .......
موسيو گفت درک!
به جهنم برويد!

 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی