چکامه اي از «م.سحر» در باره ي استاد لطفي
در سرايش شعر فارسي، دوست ما «م.سحر» (محمد جلالي چيمه) چنان استاد است که محمدرضا لطفي در نوازش تار. پس قصيده ي «م.سحر» در باره ي لطفي، خواندني است. در وبلاگ او (سحرگاهان) آثار ديگر شاعر توانا نيز جلوهگر است.
نظر های شما (1)
416-4676790:
هادی جان! این چنین برخوردی از تفکرات مجاهدین و حزب کمونیست-کارگری نشات میگیرد. توهین به بزرگان ادب و هنر اگر فراتر رود، روزی ممکن است دامن تو را هم بگیرد. چگونه است ........ عیبی ندارد.اما چون لطفی در کانادا برنامه گذاشته و یا از محمد صحبت کرده منفور است . مگر شجریان در ایران و خارج برنامه ندارد و مگر خودت در برنامهات در تورنتو از ما نخواستی به احترامش بلند شویم وتشویقش کنیم.شاید به این دلیل بود که بلیت خریده بود و به برنامهات آمده بود!!!....
هادي - عزيزجان. اذيت نکن. من از تماشاچيان خواستم به احترام شجريان بلند شوند و برايش کف بزنند؟ کم لطفي نميکني به من؟ آن هم به دليل اينکه بليت خريده بود؟
حيف نيست که با چنين حرف بي اساسي اعتبار باقي گفتهات را هم کم کني؟
يا واقعاً ميگوئي که ما با برنامه گذاشتن لطفي در خارج مخالفيم؟ توجه نداري که گرفتاري ما با بخش رياکارانهي قضيه است؟
لطفي «از محمد صحبت کرده»؟ و منفور ما شده. همين عزيزجان؟
يعني داري شکسته نفسي ميکني که همينقدر قضيه را درک کردهاي؟
ضمناً بخشي که اسم ديگران را برده بودي، اديت شد (بله. همان سانسور) چون اثباتش مشکل بود!
ممنون از کم لطفيات!
بازگشت به صفحه نخست 
هادی جان! این چنین برخوردی از تفکرات مجاهدین و حزب کمونیست-کارگری نشات میگیرد. توهین به بزرگان ادب و هنر اگر فراتر رود، روزی ممکن است دامن تو را هم بگیرد. چگونه است ........ عیبی ندارد.اما چون لطفی در کانادا برنامه گذاشته و یا از محمد صحبت کرده منفور است . مگر شجریان در ایران و خارج برنامه ندارد و مگر خودت در برنامهات در تورنتو از ما نخواستی به احترامش بلند شویم وتشویقش کنیم.شاید به این دلیل بود که بلیت خریده بود و به برنامهات آمده بود!!!....
هادي - عزيزجان. اذيت نکن. من از تماشاچيان خواستم به احترام شجريان بلند شوند و برايش کف بزنند؟ کم لطفي نميکني به من؟ آن هم به دليل اينکه بليت خريده بود؟
(July 27, 2008 4:47 PM)حيف نيست که با چنين حرف بي اساسي اعتبار باقي گفتهات را هم کم کني؟
يا واقعاً ميگوئي که ما با برنامه گذاشتن لطفي در خارج مخالفيم؟ توجه نداري که گرفتاري ما با بخش رياکارانهي قضيه است؟
لطفي «از محمد صحبت کرده»؟ و منفور ما شده. همين عزيزجان؟
يعني داري شکسته نفسي ميکني که همينقدر قضيه را درک کردهاي؟
ضمناً بخشي که اسم ديگران را برده بودي، اديت شد (بله. همان سانسور) چون اثباتش مشکل بود!
ممنون از کم لطفيات!