بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

پنجشنبه 24 اسفند 1385

سال نو با خرسندي !

سلام. عیدتون مبارک و سال نو به خوبی و خوشی. همین.
بعضی‌ها زیادی تبریک میگویند و آرزوهای خوش از کیسه‌ی خلیفه میبخشند. یک رفیقی در لندن دارم، اصفهانی هم هست تصادفاً. بعد از سالتحویل به آشنایان تلفن میکند. دانه دانه افراد خانواده را نام میبرد و «خیلی خیلی» تبریک میگوید. امیدوار است یکایک‌ افراد، سال «خیلی خیلی خوبی» داشته باشند و میگوید «من خیلی آرزو میکونم که عید خیلی خیلی مبارکی باشد براتون باشه، برا همه‌تون. خیلی خیلی..... ».
حالا اگر یکی بگوید بچه‌مان کفش ندارد و پول هم نداریم بخریم، میگوید «من خیلی خیلی متأسفم. دیروز همه‌ی کارت‌هامو دادم به بانک، پول هم دیگه نمیتونم بردارم تا نامه بنویسن! منیجر بانک هم عوض شده. خیلی خیلی وضع بدی شده اما اگه دیروز گفته بودین، پونزده پوند داشتم!»
بعد هم شروع میکند از بدبختی‌هایش گفتن، و تا گریه‌ی طرف را درنیاورد، گوشی را نمیگذارد......

×××
کسانی که ایمیل شادباش برای من نفرستند هم باز مطمئنم که تبریکات صمیمانه دارند. شاید ترجیح داده‌اند که اول سالی وقتم به باز کردن و بستن و جواب دادن ایمیل نگذرد. ممنون از آنها، خصوصاْ آنها که کارت‌های پیش‌ساخته‌ی اینترنتی نمیفرستند.
×××

نظر های شما (3)     
Max019:

Behtareen Haftseen&7 ,
Salamaty,Sarvary,Salary,Sarbolandy,Sorour,Sarafrazy Va Saadat Ra Ke Behtareen 7 seene sal Ast Baraye shoma Arezo Daram,Norouze 1386 Mobarak.

(March 21, 2007 12:17 PM)
د.شاکی:

وحالا بشنو باقی داستان را:
گفت موسی کای خدای ذوالجلال
نیست مارا با تو پروای جدال
لیک آن چوپان که روزی لات و پات
سوی تهران آمد ازکنج دهات
حال در لوس آنجلس چادر زده
با مویزی چند خود را بر زده
میکند با نوحه پرل و لدین
گریه بر بدبختی ایران زمین!
میزند در این کانال گاهی هوار
میدهد در آن کانال گاهی شعار
بلکه ملت بار دیگر خر شود
این سفر علاف فخر آور شود
الغرض تا خدمت اهل فن است
نانش از لطف شما در روغن است
ور رسد سودش به ملا و قمش
گور بابای وطن با مردمش
چون بهر کس میفروشد خدمتش
پس چزا بد شد خدایا هجرتش؟
د.شاکی

(March 15, 2007 7:12 PM)
شیدای شیرازی:

جناب آقای هادی خرسندی
با شادباش سال جدید باید بگویم که در طنز معاصر ایران یکی از بهترینها هستی و در شعر طنز سرآمد همه.
چون دیدم در سایت شما از اعتراض معلمین ایران هنور مطلبی بیامده است و با توجه به اینکه یکی از سران حکومت ایران در جواب خواسته های معلمان که تقاضای در آمد هماهنگ کرده بودند گفته بود کارکنان شرک نفت برای ما پول درمیآورند و معلمان هزینه.
به همین دلیل من قطعه زیر را نوشتم که اگر مناسب دیدید در سایتتان بگذارید.
با سپاس فراوان شیدای شیرازی.

یک دو سه روزیست دلم گرفته
غصه و غم جان و تنم گرفته
رسیده بد خبر ز مام میهن
که پاره کرده ام یقه زپیرهن
معلمان بینوای ایران
که از برای مسکن و آب ونان
دست به اعتصاب آرام زد
شیخ ورا بهجای شهرام زد
گفت که شهرام اگر زد به چاک
ما گره اش را بگوشودیم پاک
حال که او رفته در این گیرو دار
جاش گذاریم هزاران هزار
باز سرو دست معلم شکست
باز ره راست ، معمم به بست
تا که معلم شده بیزار از آن
دولت مهرورز بریدست نان
بکنفر از دولتیان کثیف
گفت به آن مردم خوب و شریف
هر که در آن شرکت نفت کار کرد
پول به جیب من و او بار کرد
پس بدهیم خوب مواجب به او
خوب کنیم لطف و مواهب به او
ما زچه رو حق به معلم دهیم؟
باز به آن ماده متمم دهیم ؟
کی برسد پول از آنها به ما
تا که دهیم سهم به او ماه به ما
در پس آن خواسته های به حق
مشت و باتوم خورد به سر تق و تق

شیدای شیرازی

(March 15, 2007 7:27 AM)
 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی