بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

شنبه 15 مهر 1385

اگر احمدي نژاد نميآمد، آبراهام لينکلن ميآمد؟

پ« فحش را ميتوان پاسخ نداد، نقل قول را به وظيفه، بايد.» ..... از خودم!
ريشب ها در ميزگرد بهنود و بهارلو - صداي آمريکا- که نقلي از من شد (همان تيتر بالا) و آقاي مسعود بهنود خواست يادي را که بهارلو کرده، با ابراز محبتي به من کامل کند، گفت من علاوه بر اينکه هادي عزيز را ...... (فلان) ميدانم، ميدانيد که هادي تازگي ادعا ميکند که در چهار پنجسالگي با هم همکلاس بوديم. بنابر اين يک علقه قديمي به او دارم ....
خيلي خوشم آمد که اقاي بهنود از من تعريف کرد، اما از آنجا که معدودي هموطنان خيال ميکنند من ادعاي الکي نميکنم، و لحن آقاي بهنود يکجوري بود که انگار ميکنم، اما در عين حال ادعاي الکي مرا در صداي آمريکا بازگو کرد و از آن نتيجه اثباتي و علقه اي هم گرفت، پس براي جلوگيري از گيج شدن ديگران (حالا خودم به درک)، در اين گوشه که صفحه خصوصي خودم هست گوشه اي از تاريخ مطبوعات معاصر را روشن ميکنم. حالا خودم جهنم، بهنود که روزنامه نگاري قَدَر و برجسته که هست.
راستش با اين لحن که من «تازگي» اينجور «ادعا» ميکنم که «در چهار پنجسالگي» من و آقاي بهنود همکلاس بوده ايم، يک کم قضيه کوچکتر از آن ميشود که در صداي آمريکا با آن عظمتش بازگو شود. خصوصاً که آن کسي که معمولاً در آن سن و سال با آقاي بهنود و ديگران همکلاس ميبوده دکتر عليرضا نوري زاده است نه من.

ماجرا اين است من چون ديده بودم که آقاي بهنود تاريخ تولد خودش را 1325 نوشته است، و باعث شده که در مورد سن و سال خودم به شک بيفتم، يکجائي اين معماي رياضي افتخارآميز را با او مطرح کرده بودم که پس چطور ما در يازده دوازده سالگي (نه چهار پنجسالگي) همکلاس بوده ايم؟ در کلاس چهارم ابتدائي دبستان هاتف، انتهاي عباسي خاکي، تهران.
البته همان يک سال بود وگرنه معلوم است که ما باهم يکجا درس نخوانده ايم.
سعديا چند خوري چوب شترداران را؟
ميتوان قطع نظر کرد شتر ديدي؟ نه!

 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی