بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

شنبه 21 مرداد 1385

مصاحبه با احمدي نژاد در روز خبرنگار (متن کامل بعدي)

« به گزارش خبرنگار روز از تهران، جلسه بزرگذاشت روز خبرنگار به ابتکار غلامحسين الهام تشکيل شد. اما وقتي که ساعتي گذشت و يکي صدا کرد که موقع نماز است و خبرنگاري گفت رييس جمهور کجاست، نماز که خانه مان مي خوانديم. جواب محافظ به تندي اين بود که خانه شماها نماز ندارد. سپس سروصدا خبرنگاران بلند شد و عده اي به عنوان اعتراض قصد خروج از صحنه را داشتند که غلامحسين الهام آمد و با شوخي موضوع را فيصله داد و گفت رييس جمهور امشب در اختيار شماست هر سوالي که داريد بپرسيد. تا اين جا به همه گفته شده بود که چند جلسه مهم از جمله درباره جنگ لبنان و قطعنامه شوراي امنيت مطرح و علت تاخير همين است. و حتي گفته شد که رييس جمهور در تمام اين مدت مشغول انجام "ديپلوماسي تلفن" بود و با پوتين و توني بلر و ديگران مذاکراتي داشته است. اما زماني آب سردي روي همه ريخته شد که کاشف به عمل آمد هيچ کدام از اين ها نبوده و يک خبرنگار تلويزيوني هندي داشته با رييس جمهور مصاحبه مي کرده است.....»

مصاحبه پرزيدنت با خبرنگار هندی
(توضیح اصغرآقا – برای اختصار متن سؤالات خبرنگار هندی را حذف کردیم)

خبرنگار هندی – (سؤال اول)
احمدی نژاد – چی گفت؟
مترجم – گفت اقای رئیس جمهور....
احمدی نژاد – بهش بگو بعله.
مترجم – هنوز حرفش تمام نشده.
احمدی نژاد – هروقت حرفش تمام شد بگو بعله.
مترجم- چشم قربان.
احمدي نژاد - بگو ميگه من مترجم دارم.
مترجم - خودش ميبينه قربان.
احمدي نژاد - نه. ممکنه حاليش نشه. بهش بگو.
مترجم - چي بگم قربان؟
احمدي نژاد - بگو هرچي بگه شما واسه من ترجمه ميکني منم هرچي بگم واسه اون ترجمه ميکني.
مترجم - چشم قربان.
احمدي نژاد - نبايد جلوي اين خارجي ها کوتاه بيايم حتي اگر هندي باشن!
مترجم - چشک قربان.
احمدی نژاد – چی گفت؟
مترجم – راجع به برنامه اتمی پرسید.
احمدی نژاد – بگو سؤال خوبیه.
مترجم احمدی نژاد – جواب کامل میخواد.
احمدی نژاد – بگو کاملاً سؤال خوبیه.
مترجم – میگه کمبود بودجه را از کجا میکنید؟
احمدی نژاد – بگو با کشورهای دیگه قرارداد میبندیم کنتراتی براشون اورانیوم غنی میکنیم.
مترجم – میپرسد اولین بار که شما اسم اورانیوم را شنیدید چه موقعی بود؟
احمدی نژاد – بعد از ظهر.
مترجم – میگه چه تاریخی؟
احمدی نژاد – طرفهای پنج و نیم شیش.
مترجم – میپرسه شما تا حالا اتم دیدین؟
احمدی نژاد – نه فکر نمیکنم. میگن خیلی ریزه. کَک چقدریه؟ بچه شپش چقدریه؟ میگن اتم یک هوا از رشک کوچیکتره.
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – میگن با چشم غیرمسلح نمیشه دید. باهاس اسلحه و مهمات و توپ و تانک ببندی به چشمت.
مترجم – میگه برای فردای ایران چه برنامه ای دارید؟
احمدی نژاد – فردا چند شنبه است؟
مترجم – جمعه قربان.
احمدی نژاد – بگو ما مسلمونها جمعه کار نمیکنیم. فقط نماز میخونیم.
مترجم – منظورش فردای تاریخیه.
احمدی نژاد – فرقی نمیکنه.
مترجم – میپرسه هفته ای چند بار با مقام معظم رهبری ملاقات میکنید؟
احمدی نژاد – بپرس هفته ای چند بار ملاقات کنم خوبه؟
مترجم – میپرسه چرا شما پاسدار شدین؟
احمدی نژاد – محض اِرا.
مترجم – میگه میدونم ولی چطو شد؟
احمدی نژاد – آبشو کشیدیم چلو شد.
مترجم – میپرسه شما تا حالا کسی رو کشتین؟
احمدی نژاد – بهش بگو بگه طشت.
مترجم – قربان، گفت طشت.
احمدی نژاد – بگو بشین برو رشت.
مترجم – قربان میگه نمیتونم. میگه از اینجا قراره برم راولپندی.
احمدی نژاد – بگو پس خیلی مردرندی.
مترجم – میگه لطف دارین قربان.
احمدی نژاد – بگو بگه چمدون. جون من بگو بگه چمدون.
مترجم – قربان میگه چمدون.
احمدی نژاد – بگو بشین برو همدون.
مترجم – قربان میگه خبلی دوست داره همدون را ببینه.
احمدی نژاد – چرا؟
مترجم - میگه برای اینکه همدان تاریخی ترین شهر ایرانه، چونکه اولین پادشاه و اولین رئیس جمهور ایران از اونجا اومده
احمدی نژاد – مگر رضاشاه هم همدونی بود؟
مترجم – خیر قربان. میگه منظورم دیاآکو، پادشاه ماده.
احمدی نژاد – پادشاه نبوده، ملکه بوده. بگو اگه ماده بوده ملکه بوده. مثل مهاتمیرا گاندی.
مترجم – اجازه بدین بگم ایندیرا گاندی.
احمدی نژاد – فرقی نمیکنه. بگو بگه دوچرخه، اگه گفت بلافاصله بگو سبیل بابات میچرخه.
مترجم – قربان این هنوز سؤالشو داره که شما تا حالا کسی رو کشتید یا نه؟
احمدی نژاد – چه آدم سمجیه. با چشم و ابرو منظورشه یا با اسلحه؟
مترجم – چه فرقی میکنه قربان؟
احمدی نژاد – فرق میکنه. با چشم و ابرو ترور حساب نمیشه.
مترجم – قربان میگه سؤالمو پس میگیرم.
احمدی نژاد – حق داره وگرنه جوابشو گرفته بود.
مترجم – میگه از فلاسفه بزرگ دنیا به کدومشون علاقمندید؟
احمدی نژاد – چه جور علاقه ای؟
مترجم – از نظر فکری.
احمدی نژاد – چه جور فکری؟
مترجم - اون فکری که بیشتر می پسندید.
احمدی نژاد – چه جور پسندی؟
مترجم – میگه خرما از کره گی دم نداشت.
احمدی نژاد – چه جور دُمی؟
مترجم – و چه جور خری.
احمدی نژاد – آفرین. داری یاد میگیری.
مترجم – متشکرم.
احمدی نژاد – نه. باید بگی «چه جور یاد گرفتنی؟».
مترجم – میپرسه علاقه دارید به کشور ما سفر کنید؟
احمدی نژاد – بگو انشالله یک روز از صبح .
احمدی نژاد – بگو با مقام رهبری میام که خوش بگذره.
مترجم – میگه میدونید که شما جانشین کورش کبیر هستید؟
احمدی نژاد – نع.
مترجم – ولی هستید.
احمدی نژاد – چطو مگه؟
مترجم – از نظر تاریخی.
احمدی نژاد – کورش فقط استوانه معروفی داره.
مترجم – درسته.
احمدی نژاد – مال من ذوزنقه است.
مترجم – درسته قربان.
احمدی نژاد – تازه مال اون سفالیه. من دارم پلاستیکی درست میکنم.
مترجم – میگه روش چی مینویسین؟
احمدی نژاد – یک نامه برای معاون رئیس جمهور لیختن اشتاین.
مترجم – میگه چرا خطاب به خودش نمینویسین؟
احمدی نژاد – خودش قابل نیست.
مترجم – ایشان میگه قدرت اتمی میتونه درد سر ایجاد کنه.
احمدی نژاد – باشه. بش میگم.
مترجم – میگه میتونه از تأسیسات اتمی ما بازدید کنه؟
احمدی نژاد – بگو کارت خبرنگاریشو ورداره بیاد بره تو خیک من.
مترجم – میپرسه درباره تساوی حقوق بانوان چکار کردین؟
احمدی نژاد – باید یک کاری کنیم که زن ها هم بتونن واستاده بشاشن.
مترجم – راجع به حقوق بشر میپرسه قربان.
احمدی نژاد – بپرسه.
مترجم – چه جوابی بهش بدم؟
احمدی نژاد – جواب دندون شکن بده.
مترجم – مثلاً
احمدی نژاد – آره. ازش بپرس مثلاً.
مترجم – میگه مثلاً آزادی بیان.
احمدی نژاد – بگو در ایران آزادی بیان هست، آزادی بعد از بیان نیست.
مترجم – قربان میگه تکراری بود، شنیده بودم.
احمدی نژاد – بگو انشالله خدا قسمتت کنه ببینی!
مترجم – میگه با تاریخ هند آشنا هستید؟
احمدی نژاد – اگه تاریخشون هجری قمری باشه آشنام.
مترجم – میگه از شاعر بزرگ هند رابیندرانات تاگور چیزی شنیدین؟
احمدی نژاد – آره. ز گهواره تاگور دانش بجوی.
مترجم – میگه دیگه سؤالی ندارم.
احمدی نژاد – بگو نمیشه. خبرنگاران ایرانی منتظرند. باید معطلشون کنیم.
مترجم – میگه آخه چی بپرسم.
احمدی نژاد – بگو هرچی میخواد بپرسه معلوماتش بره بالا. بگو از قول پوتین یک چیزی بپرسه که من دروغگو درنیام.
مترجم – میگه نظرتون راجع به پوتین چیه؟
احمدی نژاد – بگو مقام معظم رهبری از پوتین خوششون نمیاد. نعلین بهتره.
مترجم – میپرسه شما در باره بحرخزر با روسیه اختلافی ندارین؟
احمدی نژاد – بگو اونا حق ندارن خاوبارو با قوطی استحراج کنن.
مترجم – میگه دیگه چی بپرسم.
احمدی نژاد – بگو ما به خبرنگارها گفتیم دارم تلفنی با تونی بلر صحبت میکنم. بگو یک چیزی از قول بلر بپرسه.
مترجم – میگه چه تاریخی به لندن تشریف میارین؟
احمدی نژاد – به این چه مربوطه؟
مترجم – از قول انگلیسا میپرسه. مثلاً تونی بلر تلفن کرده.
احمدی نژاد – بگو اول بگه الو.
مترجم – میگه الو چه تاریخی میائید لندن؟
احمدی نژاد – بگو الو، هروقت از هندوستان برگشتم.
مترجم – قربان آقای الهام میگه خبرنگاران منتظرند.
احمدی نژاد – بگو پس تند تند سؤالهاشو بپرسه، وقت ندارم.
مترجم – دیگه چی بپرسه؟
احمدی نژاد – راجع به هاله نوری که در آمریکا دور سرم بود.
مترجم – میگه بیشتر در باره هاله توضیح بدین.
احمدی نژاد – هاله نور؟
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – که در آمریکا دور سرم بود؟
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – بگو باید بودی خودت میدیدی.
مترجم – درسته قربان.
احمدی نژاد – بگو هرچی من بگم فایده نداره.
مترجم – گفتم قربان.
احمدی نژاد – بگو ندیدن کی بود مانند دیدن.
مترجم – قربان یک سؤال یادش اومده. میگه نظر شما راجع به اکبر گنجی چیه؟
احمدی نژاد – اکبر پاسدار؟
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – اون دیگه به کلی عوض شده.
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – با هم بودیم.
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – به کلّی برگشته.
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – نمیدونم چرا نرفت مثل محملباف فیلم بسازه.
مترجم – عجیبه.
احمدی نژاد – شایدم کاملاً برنگشته.
مترجم – شاید.
احمدی نژاد – شایدم داره یه جور دیگه فیلم میسازه.
مترجم – ممکنه.
احمدی نژاد – خوب گفتم؟
مترجم - بله قربان.
احمدی نژاد – ولی مصاحبه از روال حودش خارج شد.
مترجم – چرا قربان؟
احمدی نژاد – یکخرده معنی پیدا کرد.
مترجم – چه بهتر قربان.
احمدی نژاد – من به اینجور مصاحبه ها عادت ندارم.
مترجم – قربان اگه اجازه میفرمائید این هندیه مرخص بشه.
احمدی نژاد – نمیشه. باید معطل کنه.
مترجم – قربان بی ادبیه ولی میخواد بره دست به آب.
احمدی نژاد – مگه توی مملکت خودشون خلا ندارن؟
مترجم – حتماً دارن قربان.
احمدی نژاد – دیگه اینقدر که با تاریخ هند آشنا هستیم.
مترجم – درسته قربان.
احمدی نژاد – بهش بگو حیف شد مهاتما گاندی رو ترور کردن.
مترجم – میگه درسته.
احمدی نژاد – بگو کار مجاهدین بود.
مترجم – میگه فکر نمیکنه قربان.
احمدی نژاد – بگو فکر کنه.
مترجم – میگه دلیلش چیه؟
احمدی نژاد – اون پسره که ترورش کرد، هورست بوخهولست گمون کنم مجاهد بود
مترجم – قربان میگه هورست بوخهولست هنرپیشه بود که نقش ضارب گاندی رو بازی میکرد.
احمدی نژاد – هنرپیشه بود؟
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – پس خیلی طبیعی بازی میکرد
مترجم – بله قربان.
احمدی نژاد – من فکر میکردم بهترین هنرپیشه شون اینجی گیداناست.
مترجم - .......
احمدی نژاد – پس کو این هندیه؟
مترجم – رفت دست به آب قربان.
احمدی نژاد – پس منم برم. شاید دوتا سؤال هم توی توالت ازم بکنه. غنیمته.
مترجم – قربان یک سؤال هم بنده دارم.
احمدی نژاد – بپرس. من آماده ام به هر سؤالی جواب بدم.
مترجم – قربان برای غنی کردن دو کیلو اورانیوم چقدر موادّ لازمه؟
احمدی نژاد – چه موادّی.
مترجم – مواد مخصوص غنی کردن.
احمدی نژاد – یارو هندیه اومد. بهش بگو حالا یک سؤال هم من ازش دارم.
مترجم – چشم قربان.
احمدی نژاد – ازش بپرس با پای چپ وارد خلا شده یا با پای راست؟
مترجم – چه فرقی میکنه قربان؟
احمدی نژاد – اگه با پای چپ وارد شده باشه طرفدار امام خمینیه، اگه با پای راست وارد شده طرفدار آقای منتظریه.
مترجم – قربان میگه من هندی هستم برام فرق نمیکنه ولی شما خودتون با کدوم پا وارد میشین؟
احمدی نژاد – بهش بگو من رئیس جمهور همه هستم. باید رعایت بیطرفی رو بکنم. بنابراین واسه اینکه حرف توش درنیاد، جفت میزنم با هردو پا وارد خلا میشم.
مترجم – عجب.
احمدی نژاد – خیلی هم کار خطرناکیه.
مترجم – دقیقاً.
احمدی نژاد – یک لحظه خطا کنی با کلبه میری اون تو.
مترجم – درسته قربان.
مترجم – قربان این هندیه یک سؤال دیگه یادش اومده. میگه وضع اقتصادتون چطوره؟
احمدی نژاد – بهش بگو خیلی خرابه. اینقدر هم سؤال نکنه دیگه چون ما پول همین مترجمو هم نداریم بدیم.
مترجم – زکی.
احمدی نژاد – واقعاً هم زکی! بریم خبرنگارای خودمون منتظرند! آخه امروز روز خبرنگاره خبرشون. امّا خوب معطلشون کرديم.
مترجم - بله قربان.
احمدي نژاد - خوب مصاحبه مهمي بود.
مترجم - بله قربان.
احمدي نژاد - برو بهشون بگو الآن میام. بگو دیپلماسی تلفن تموم شد، بگو هرچی از دهنم دراومد به پوتین و بلر گفتم بعدشم به امر صاحب الزمان گوشی را گذاشتم!

 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی