بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

شنبه 12 شهريور 1384

نیواورلئان عین بغداد شد

عجب غرق غم شد نیواورلئان ----- که بدتر ز بم شد نیواورلئان

نیواورلئان عین بغداد شد

عجب غرق غم شد نیواورلئان
که بدتر ز بم شد نیواورلئان

ز قانون و امنیت آزاد شد
نیواورلئان عین بغداد شد

سیه پوستان سیه روزگار
گرسنه، عزادار در رهگذار

پلیسان آماده با توپ و تانک
نگهبان دکان و آفیس و بانک

همه گوششان نزد فرمان بوش
که گفته صدای سیاهان خموش

نیواورلئان شهر موزیک و جاز
پر است از سیاه ترومپت نواز

همه در صداشان غم بی کسی
نه پارتی نه حتی وکیل و وصی

همه همچنان بنده و برده اند
ولی این زمان در پس پرده اند

بر این پرده نقش دمکراسی است
که پوشیده دارد سیاه عاصی است

از آن سوی پرده نوای بلوز
شب غصه ها را رساند به روز

« من از پشت شلاق ها آمدم
به تن زخمها، داغها ، آمدم
من از مارکت روز یکشنبه ام
سیاهم ولی نرم چون پنبه ام
سیاهم پر از حسرت و آرزو
بگو، با من از مهربانی بگو ....»

سیاهان به اندازه غم داشتند
جز این کاترینا که کم داشتند

یکی گردباد در نیواورلئان
بیامد به ظاهر چو «کو کلوکس کلان»

سر راه خود برد هرچه سیاه
وگر بازماندند، بی سرپناه

خبر نیز آمد ز کاخ سفید:
به هرچه سیاه اولتیماتوم دهید

که بر طبق قانون دوران جنگ
خورند از پلیس فدرال فشنگ

که اینها همه دزد و غارتگرند
گرسنه ز هر دکه نان میبرند!

نظر های شما (0)     
 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی