بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

دوشنبه 18 آذر 1381

کاش علي خواجه شده بود!

کاش علي خواجه شده بود!
پس از مبارزات انتخاباتي داغ حجت الاسلام خاتمي با آيت الله ناطق نوري، وقتي سرانجام حجت الاسلام خاتمي بازي را از ناطق نوري برد، اين دوبيتي در محافل ايراني جائي براي خودش باز کرد:

عرصه را باخت ناطق نوري - خاتمي شد رئيس جمهوري
ليک تحت توجهات ولي -- چه علي خواجه و چه خواجه علي

حالا بعد از شش هفت سال، سراينده ي آن دوبيت احساس ميکند که اگر علي، خواجه شده بود به از اين بود که خواجه، علي شود.
خلاصه که اين خواجه علي بدجوري دو دوزه باز است. احتمالاٌ علي خواجه يک عزت و آبروئي براي خودش حفظ ميکرد و مثل پاندول ساعت دقيقه اي شصت بار چپ و راست نميزد. همو فرمايد:

اگر افراد را ساعت کني فرض --- نباشد هيچکس ميزان تر از من
وگر پاندول بودن افتخار است -- کسي هم نيست آويزان تر از من

*******************************************************************************
نجات ايران از ماهواره ي ضيا و هاله
شهين جانم ميگويد: اين که تو اين تلويزيون هاي لس آنجلس را نگاه نميکني، آنها را از کار نمي اندازي. بايد دقت کني و ببيني که چه ميگويند وچه نقشي دارند هرکدامشان. انکار تو بي اثرشان نميکند! (انکار من چقدر بي خاصيت شده تازگي ها!)
من يک عزيزآقا اينجا داريم گاه و بيگاه، شب و نصف شب، سر راه ميروم خانه آنها کانال ها را نگاه ميکنم. سفارش هم کرده ام هروقت هاله و ضيا دوتائي دارند ايران را نجات ميدهند مرا خبر کند. چند روز پيش عزيزآقا تلفن زد که بيا ضيا را ببين. يک عده را جمع کرده اينجا. گفتم هاله هم هست؟ گفت نه يک خانم ديگر هست. گفتم تا من بيايم تمام ميشود. گفت نه من ميگم واستن! گفتم آمدم!
نيم ساعت بعد عزيزآقا زنگ زد که پس چرا نيامدي؟ گفتم مگر هنوز تمام نشده؟. گفت نه. تازه آمده ! دارم براش چاي درست ميکنم؟!!! گفتم عزيز ما را گرفتي؟ گفت خدا مرا بگيرد اگر شما را گرفته باشم.
معلوم شد آقاي ضيا آتاباي، خودش - نه تصويرش - آمده خانه ي عزيزآقا ويک عده مبارزتر از خودش را هم دعوت کرده که ايران را نجات بدهند. پرسيدم: عزيز جان چرا از همان لس آنجلس نجات نداده اند؟ گفت لابد از اروپا به ايران نزديکتره.
دو روز بعدش زنگ زدم به عزيزآقا راجع به نجات ايران پرسيدم. گفت آن شب که اتفاق بخصوصي نيفتاد اما ضيا که داشت برميگشت به آمريکا توي هواپيما بهش خبر دادند که تلويزيونش قطع شده فعلاً پخش نميکند. پرسيدم حالا چرا توي هواپيما بهش خبر داده اند؟ گفت لابد از ماهواره به هواپيما نزديکتره.

*************************************************************
ساقي به نور جنگ برافروز جام ....... (جام چي؟)
-------------------------------------------------
حافظ ميخواندم، الهام گرفتم. غزل تازه اي حاصلش. فرستادم براي « گويا » و نوشتم براشان که توي وبلاگ با آن فونت و ريخت مجبوري و يکنواخت، سروده ي آدم شهيد ميشود. من کلي خرج اپل و کوارک اکسپرس کرده ام که .... اگرچه اين ها حکم وسمه را دارد و اصل حرف مهم است، اما خدا هم قرآنش را داده به خوشنويس ترين خطاطان عرب. نميدانم چرا jpg نکرده بفرستد براي « گويا » . مال من اينجاست:
http://news.gooya.com/2002/12/07/0712-35.php
-------------------------------------------------------------------------------------------
اثر طبع يک منتظرالحکومه
**************************
مايلم من رهبر ايران شوم --------- مسندي آماده ميخواهد دلم
اشتهاي حکمراني باشدم ----------- سفره اي بگشاده ميخواهد دلم
بهر اغفال خلايق حاضرم --------- خلق صاف و ساده ميخواهد دلم
حاضرم سازش کنم با هرکه هست-- صلح فوق العاده ميخواهد دلم
جفتگيري ي سياسي ميکنم -------- گاه نر، گه ماده ميخواهد دلم
رابط ناشي نميآيد به کار ---------- مرد جا افتاده ميخواهد دلم
از همين بابت خبرکش هاي خوب - مثل نوري زاده ميخواهد دلم
*********************************************************
شب خوش و صبح به خير. هرجا که هستيد و هر ساعتي که هست. 5 شنبه مي بينمتون!


--------

 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی